دل نوشته یک مادر
سلام قربونت برم خوبی مامانی،؟ خیلی دلم می خواد بدونم الان داری تو دل مامان چکار می کنی امروز به بابا رضا گفتم کاش می شد هر وقت که دلم برای دیدن روی ماه تو تنگ می شه می رفتم سونو و تو رو می دیدم عزیزم دیروز با مامانی نرگس رفتیم بازار تا برای شما سرویس تخت و کمد بگیریم چند تایی هم پسندیدم ولی عکس هاش رو اوردم تا بابارضا ببینه و بپسنده(بین خودمون بمونه آخه بابا رضا یک کم سخت پسنده)و البته زیبا پسند این رو از انتخابش که من هستم می شه فهمید خلاصه عزیز دلم منتظرم تا 8 اسفند زودتر بیتد و من برم سونو تا هم شما رو ببینم و هم مطمئن بشم برا ی انتخاب رنگ وسایلت که بالاخره باید آبی بخرم یا صورتی عزیزم ه...
نویسنده :
شادی خزانی
14:34